دیگــــــــــــرگون

اینجا مثل یک دفترچه یادداشت هست که هرکدام از آدم ها دارند، برای بعضی خیلی شخصی و پنهانش میکنند، و بقیه نه! هیچ کس بی دامن تر نیست، لیکن پیش خلق --- دیگران باز می پوشند و ما بر آفتاب افکنده ایم" مطلب های مختلف از هر جا و هرکس و هرچیز داخلش مینوسیم.

‏نمایش پست‌ها با برچسب گودریات. نمایش همه پست‌ها

۱۳۸۹ بهمن ۱, جمعه

خواهش بوسه ها

من،
دیوانه‏ی
آن لحظاتی هستم
که
چشم در چشم،
نفس‏هایمان به شماره می‏افتد
و
ما،

بی‏هیچ کلامی،
بی‏هیچ اشاره‏ای

خواهش
بوسه‏های
پایان‏ناپذیرمان را
با یک بوسه جدی
اجابت می‏کنیم...

۱۳۸۹ دی ۱۰, جمعه

مجادله ی نگاه و دود

امان بده

من از مجادله ی نگاه و دود،

در غم انگیز ترین غروب یک کافه می آیم؛

امان بده بگذار تا نفس بکشم،

نگاه نکن!
نخند!

بی گدار به آب نزن!

من از نگاه بی قرار می ترسم،
از این سکوت بی اختیار،

و لرزش دستم،
و زل زدن هام به آتش سیگار...

نگاه نکن!
نخند!

زمان،
زمانِ فرو ریختن یک مرد است!

امان بده!
بگذار تا نفس بکشم...

پ.ن 1 :       در شعر من حقیقت یک ماجرا کم است.
پ.ن 2 :    تو از نگاه کلاغی که رفت فهمیدی..    من از نگاه کلاغی که رفت می ترسم!
پ.ن 3 :    این شعر یک یکشنبه ی غمگین بود.

پ ن 1 : این مطلب از دیگران برداشته شده، در گودر اینجاست!

پ ن 2 : ای کاش پ ن اول راست باشد، وگرنه آن ماجرای حقیقت جانگداز و جان گزا می بود!

پ ن 3 : امان از وقتی روزهای هفته رنگ به خود بگیرد...

۱۳۸۹ آبان ۲۶, چهارشنبه

سکوت

همه
همیشه
حرفهای مهم رو در سکوت میزنند!
تو
هم

،
این بارهم
حرف مهمی داری؟

؛
پس چرا
به زبان
نمی آوری!؟
890826

۱۳۸۹ آبان ۳, دوشنبه

ساحره پائیزی...

برگها،
و سکوت قدمها،
کنار درختانی که هنوز سربلند،
در مقابل باد ایستاده اند،
و

هجرت برگهایشان را با اندوه می نگرند،
سهم درخت از پاییز،

تنهایی بود!

و
سهم
من
از
تو
یک علامت سوال
؟

۱۳۸۹ مهر ۲۸, چهارشنبه

حضرت دوست!

" جناب معشوق!
شاید که جای همه آن عشق ها را،
تنفر پر کند،
شاید!

ولی جای همه ی آن
دوستی ها

تا ابد هرگز
تنفر نخواهد نشست...

دوست!
بیا و یارانه بمان!
890728

"

گودر

۱۳۸۹ مهر ۲۶, دوشنبه

با این تفاسیر همه ما مفسد فی الارضیم

با این تفاسیر همه ما مفسد فی الارضیم:

" به راستی،

ما مسئولیم!

در قبال هر 'دوستت داریم'ی که گفته ایم؛

و از آن بالاتر،

در قبال هر 'دوستت داریم'ی که در عبور از کنار پریشان مویی نگفته ایم،

و گناهکار.

خدایا ما را ببخش و بیامرز! "

۱۳۸۹ مهر ۲۴, شنبه

پیر ما گفــــــت:

پیر ما گفــــــت::

رفتنی ها
رفته اند،
آنگونه که
انگار هرگز نیامده بودند...!

۱۳۸۹ مهر ۲۲, پنجشنبه

تلفیق شعر و صدای دو علیرضا در یک آلبوم جدید + فایل صوتی

شعر استاد علیرضا قزوه همراه صدای استاد علیرضا افتخاری در آلبوم جدید عاشقا سلام

آدما آسمونو می خوان چه کار / کاش می شد سهم پرنده ها باشه
کاش می شد تو هیچ دلی غم نباشه /دل مردم خونه‌ی خدا باشه

عاشقا سلام

این ترانه در آلبومی با همین نام (عاشقا سلام ) با صدای استاد علیرضا افتخاری و آهنگسازی فریدون خشنود به تازگی منتشر شده است.

آدما آسمونو می خوان چه کار
کاش می شد سهم پرنده ها باشه
کاش می شد تو هیچ دلی غم نباشه
دل مردم خونه ی خدا باشه

***

خونه ی خدا همینجاس تو دلا
اگه با همدیگه مهربون باشیم
کاش می شد پرنده شد پر زد و رفت
کاشکی ما از خاک آسمون باشیم

***

این شبا بارون تنهایی می آد
شادیا به دیدن غم نمی رن
چرا مثل اون قدیما آدما
به زیارت دل هم نمی رن

***

منم عاشقم منم از عاشقام
خاطر عاشقارو خیلی می خوام
عاشقا سلام ، عاشقا درود
عاشقا درود، عاشقا سلام